استفاده از محتویات این وبگاه با ذکر منبع مجاز است

۱۳۸۸ آذر ۲۶, پنجشنبه

زبان سکوت..







یک ساعت تمام , بدون آنکه یک کلام حرف بزنم,
برویش نگاه میکردم:
فریاد کشیدکه: آخر خفه شدم ! چرا حرف نمیزنی ,.؟
گفتم : نشنیدی ؟!..برو!..
کارو

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر